مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- ۶
اسـتمرار ولایت رسـول خدا
سید یاسر جبرائیلی
خدای متعال در قرآن وعده کرده است که «وعد اللهُ الّذین آمنوا منکم و عملوا الصّالحات لیستخلفنّهم فی الأرض کما استخلف الّذین من قبلهم»1 (خدا وعده کرده است به آن کسانی از شماها که ایمان بیاورند و عمل شایسته و صالح کنند، یعنی طبق تعهّدات این ایمان عمل کنند، آنان را در زمین جانشین سازد، همچنانی که مؤمنان پیشین را جانشین ساخته است.)؛ برخی تنگنظری کرده و میگویند این آیه مخصوص زمان ولیّ عصر(عجّلاللهفرجهالشّریف) است.
در اینکه آیه مربوط به آن زمان است تردیدی نیست، امّا آیا این آیه تحقّق وعده الهی را محدود به آن زمان کرده است؟ مگر خدای متعال با مؤمنین صدر اسلام این وعده را عمل نکرد؟ این آیه یک بار آنجا عمل شد، هزار بار دیگر هم قابل عمل شدن است.
آیه صراحت دارد که «کما استخلف الّذین من قبلهم»، همچنانی که مؤمنان پیشین را جانشین ساخته است؛ روی زمین از آن شما است و حکومت آن در دست شما، همچنانی که در دست پیشینیان شما، یعنی مؤمنان دورانهای قبل بود.
بنابراین، نباید تحقّق وعده الهی درباره جانشینی مؤمنان را محدود و منحصر به ظهور حضرت حجّت(عجّلاللهفرجهالشّریف) کرد؛ هرچند، آن دوره، مصداق کامل این
آیه است.2
محدود و منحصر کردن وعده الهی درباره مؤمنین به عصر ظهور، حکم به تعطیلپذیر بودن قوانین اسلام یا منحصر و محدود بودن زمان یا مکان قوانین اسلام میدهد و این برخلاف ضروریّات اعتقادی است. آیا از غیبت صغری تاکنون، که بیش از هزار سال میگذرد و ممکن است 100 هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدّت مدید، احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود و هرکه هر کاری خواست بکند؟
آیا قوانینی که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن 23 سال زحمت طاقتفرسا کشید، فقط برای مدّت محدودی بود؟ آیا خدا اجرای احکامش را به 200 سال محدود کرد؟ و پس از غیبت صغری، اسلام دیگر همه چیزش را رها کرده است؟3
اگر رها شدن اسلام پس از غیبت پذیرفته نیست و بنا است احکام اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرجومرج روا نیست، به همان دلیل که پیغمبر اسلام حکومت تشکیل داد، در دوره غیبت هم تشکیل حکومت اسلامی بهعنوان میراث پیامبر لازم است تا اهداف انبیای الهی دنبال شود.4
امّا حال که معصوم بهعنوان وارث اصلی نبی در میان امّت نیست، شکل این حکومت چگونه باید باشد؟ وارث پیامبر در دوره غیبت کیست و چه کسی با چه ویژگیهایی باید حاکم باشد؟
قریب به اتّفاق علمای شیعه، ازجمله بزرگانی چون شیخ مفید، شیخ طوسی، ابنادریس حلّی، شهید ثانی، محقّق سبزواری، علّامه حلّی، مقدّس اردبیلی، محقّق کرکی و میرزای قمّی، «فقیه» را در زمان غیبت نایب عامّ امام زمان(عجّلاللهفرجهالشّریف) میدانند.5
رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) بهصراحت علما را وارثان خود معرّفی فرموده است: «العلماء مصابیح الأرض، و خلفاء الأنبیاء، و ورثتی و ورثة الأنبیاء»6
فقها وارثان دست دوّم رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) هستند و اموری که از طرف رسولالله به ائمّه واگذار شده، برای آنها نیز ثابت است و باید تمام کارهای رسول خدا را انجام دهند، چنانکه حضرت امیر(علیهالسّلام) انجام داد.7 ولایت، در دوره غیبت به فقیه منتقل میشود و «ولایت فقیه»، حاکمیّت آن انسانی است که در تفکّر و ایمان و ایدئولوژی حاکم بر جامعه خودش، از همه بهتر وارد است و بهتر میشناسد.
یک چنین کسی باید در یک جامعه حکومت بکند؛ چنین انسانی میتواند این جامعه را به فلاح و نجات و به تکامل مادّی و معنوی برساند.8
فقهای شیعه این مسئله را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند.
هرچند تا عصر امام خمینی(قدّسسرّه) برای تحقّق آن فرصت پیدا نکردند، امّا این را جزو مسلّمات فقه اسلام شناختند و دانستند.9
امام خمینی(قدّسسرّه) توانست این فکر را با توجّه به آفاق جدید و عظیمی که دنیای امروز و سیاستهای امروز و مکتبهای امروز دارند، مدوّن کند و آن را ریشهدار و مستحکم و مستدل و باکیفیّت سازد؛ یعنی به شکلی درآورد که برای هر انسان صاحبنظری که به مسائل سیاسی روز و مکاتب سیاسی روز هم آشنا است، قابلفهم و قابلقبول باشد.10
پانوشتها:
1- سوره مبارکه نور، بخشی از آیه 55
2- آیتالله خامنهای، طرح کلّی اندیشه اسلامی در قرآن، صص 131 _ 130
3- امام خمینی، پیشین، صص 24 _ 23
4- همان، ص 50
5- آیتالله خامنهای، در: ولایت فقیه سایه حقیقت عظمی، ج 5، ص 38
6- علاءالدّین علیّبن حسام، کنزالعمّال، حدیث شماره 28677
7- امام خمینی، پیشین، ص 77
8- آیتالله خامنهای، در: ولایت فقیه سایه حقیقت عظمی، ج 5، ص ۲۷
9- همان، ص 30
10- همان، ص 28